قبلا هم تجربش کردم ولی مث اینکه هر دفه تجربش میکنی عین دفه اول دردناکه
«ترک شدن» چیزیه که جایی در موردش حرف نمیزنن ، جزو شکستگی ها محسوب نمیشه شاید
من زنی ام که مردی و دوست داره که ترکش میکنه.این یه واقعیته و با اینکه میدونم اینو هنوز نمیتونم ازش دست بکشم.
توی داستان ها غرق میشم، اما به محض اینکه سرمو میارم بالا واقعیت مثل یه طوفان هوای سرد میخوره تو صورتم.
و هیچ جایی قرار ندارم، همه جا تنهام، هیج جا خونه ی من نیست و آرامش مدام ازم فرار میکنه.
کاش قدرت اینو داشتم قلبمو بکنم بندازم دور ، بعضی وقتا با خودم فک میکنم اگه اینا رو به کسی نشون بدم چی در من میبینی؟
اینجا یه زن احساساتیه شکسته، بیرون یه آدم منطقی شاد! چه تضادی!
برچسب : نویسنده : 1mahi-siah9 بازدید : 153